در مورد هر یک از جملات زیر، 1 تا 3 صفحه بنویسید.
1. با پیرزن داخل عکس همذات پنداری می کرد/م.
2. پرده خجالت را روی سرش کشید و رو برگرداند.
3. در زندگی، همه چیز نیاز به تفکر دارد. (دلنوشته)
4. خودت رو پیدا کن. (دلنوشته)
5.آنقدر لاغر شده بودم که همه لباس ها، به تنم زار می زدند.
در مورد هر یک از جملات زیر، 1 تا 3 صفحه بنویسید.
1. آن رویای برفی محقق شد.
2. برف دعای کداممان بود.
3. امروز برف اومد.
4. امروز متنی راجع به برف نوشتم تا…
5. دو اتفاق جالبی که در امروزِ برفی شهرتان می بینید را در قالب نیم تا یک صفحه بنویسید و به یادگار بگذارید.
در مورد هر یک از جملات زیر، 1 تا 3 صفحه بنویسید.
1. رنج، ما را دو تکه می کند. (دلنوشته و داستان)
2. در جمع ما، نفر دیگری نیز بود. (داستان)
3. پاسپورت به دست ایستاده بود. (داستان)
4. من هرروز راس ساعت . بیدار می شوم.
5. در مورد سه ویژگی اخلاقی و رفتاری تان حداقل یک صفحه بنویسید.
موضوعات جشنواره به گونه ای است که دست نویسنده را بطور کامل باز می گذارد و می تواند به ایده و داستان های بسیار زیادی سرک بکشد و بنویسد.
این فراخوان را برای دوستان دانشگاه آزادی تان ارسال کنید.
دوره های جشنواره نویسی، یکی دیگر از ابداعات و نوآوری های کانال ایده داستان بود که ازآبان ماه 1398 وارد برنامه های یادگیری و عملی هنرآموزان شد و تاکنون (تا بهمن98)، به یاری خداوند پنج دوره برگزار شده و دراین مدت، چند افتخار کوچک و قابل توجه نیز سهم هنرآموزان گرامی شده است که در پستهای بعدی به تفصیل بیان خواهد شد.
همواره سعی بر این است که در هر دوره، خلاقیت و برنامه ای جدید وارد پروسه اجرایی گردد تا هم ازخستگی و یکنواختی دوره جلوگیری بعمل آید و هم امکان یادگیری عمیق تر، مرور مباحث به شکل عملی وکاربردی، یادگیری نکات ریز و فنی نویسندگی و به کار بستن آموزه ها در آیندۀ نوشتاری را نیز فراهم آورد؛ در این دوره ها، جشنواره هایی انتخاب و برنامه ریزی می شوند که از فاکتورهای مهمی چون اعتبار، اهمیت،آینده دار بودن و. برخوردار باشند و شرایط خلق شاهکارهای داستانی و هنری را در سطح هنرآموزان و دوره فراهم کنند.
حضور دراین دوره ها مناسب تمامی هنرآموزانِ پرشوری است که جز پیشرفت و ارتقای سطح شان دغدغه و هدف دیگری ندارند و تشنه یادگیری اند؛ درچند دورۀ اخیر، نویسندگانِ نوآموز و تازه کاری بودند که با تلاش و بردباری توانستند اولین گام هنریشان را محکم بردارند و داستانی فنی و درخورِ توجه بنویسند؛ این دوره ها، به شکل عملی، کاربردی، هدفمند، جدی و همراه با پیگیری و سخت گیری های نوشتاری انجام می شود و تمامی هنرآموزان قبل از هرچیز باید به برنامۀ دوره وفادار باشند و تا پایان راه طبق آن عمل نمایند.
نقد داستان در این دوره ها نیز به شکل تخصصی، چند بخشی و به شکل ریز و جزئی انجام می شود و آثار ارسالی، شاخص های بسیاری را طی می کنند تا به شکل نهایی شان دست یابند و در این راه حتی ممکن است چندین بار به سازی و بازنویسی شوند؛ امیدوارم این دوره ها بتواند شور و شوق نوشتن را دردل و جان هنرآموزان افزون تر کند و درنهایت شاهد داستانهایی فنی، هنری و نزدیک به معیارهای اصیل نویسندگیِ ایرانی و کلاسیک باشیم و خاطره اش تا پایان زندگی هنری نویسندگان حاضر در دوره باقی بماند.
هرگونه کپی برداری و اجرای دوره، رضایت اینجانب را به همراه نداشته و دور از اخلاق، شرع و عرف نویسندگی می باشد.
با الهام از عکس انتهایی، در مورد دو جملۀ زیر چند خط بنویسید و ارسال کنید.
تمرین نخ داستانی
1. با عینک دودی و آن ماسک، شبیه به ساقی های لب چهارراه شده بودم.
2. ما عینکی ها (یا عینک به چشم ها) درد مشترکی داریم.
تمرین توصیف
1. عکس و ترکیب ماسک، عینک و بخار روی آن را در چند خط و به صورت کوتاه توصیف کنید. (صرفاً توصیف کوتاه مدنظر است. / از نوشتن داستان یا شبه آن اجتناب فرمایید.)
در زمان ارسال مشق نامه، حتماً نام تمرین و شماره آن را ذکر کنید.
نخ های زیر را بخوانید و ادامه دهید.
1. چاقویم را بیرون کشیدم. آن قدر تیز بود که نور خوشید را هم می بُرید.
2. خواستم نفس بکشم ولی نفسم بالا نیامد، سینه ام سنگین شده بود.
3. در کافه بی کلاس ها، همه چیز با هورت و خرچ خرچ خورده می شد. آن ها حتی…
4. لیوان را برداشتم و یک نفس نوشیدم. مزه ف زنگ زده ی ده ساله می داد.
5. کارگاه خیاطی اش را جمع کرد و. (به کرونا گره بزنید.)
داستان کوتاه طلاق
اثر: آیزاک باشویس سینگر / برگردان: مرضیه ستوده
بسیاری از دعواها و پروندههای طلاق در دادگاه پدرم حل و فصل میشد. دادگاه، همان اتاق نشیمن خانهی ما بود که پدرم، نسخههایی از تورات و کتابهای مذهبیاش را در صندوقی قدیمی نگه میداشت. من، پسر خاخام و پیشوای محل، هیچ فرصتی را برای شنیدن دعوای متقاضیان طلاق از دست نمیدادم. چرا و چطور یک مرد و همسرش که اغلب پدر و مادر بچههایی هم بودند، ناگهان تصمیم میگرفتند با هم غریبه شوند؟ به ندرت من جواب قانع کنندهای شنیدم.
نخ های زیر را بخوانید و ادامه اش را در چند خط بنویسید.
1. مرد طبقه ی پایینی، دائم الخمری بود که چک جعل می کرد.
2. وقتی شیفت شب تمام شد.
3. حمله ی دیگری ترتیب داده بود.
4. شانه هایش را بالا انداخت و غضب کرده، گفت.
5. اهمیت نداشت که ترمز ندارم.
گربه زیر باران - ارنست همینگوی
تنها دو آمریکایی در هتل بودند. هیچکدام از آدمهایی را که توی پلکان، در سر راه خود به اتاقشان یا موقع برگشتن از آن، میدیدند نمیشناختند. اتاقشان در طبقۀ دوم رو به دریا بود. اتاق در عین حال رو به باغ ملی و بنای یادبود جنگ قرار داشت. توی باغ ملی نخلهای بلند و نیمکتهای سبز دیده میشد. هوا که خوب بود همیشه یک نقاش با سهپایهاش در آنجا حضور داشت. نقاشها از نحوهای که نخلها قد کشیده بودند و از رنگهای براق هتلهای رو به باغ ملی و دریا خوششان میآمد .
دیشب کارگاه ایده ی آزاد جامع 55 به انضمام تشریح فضای کلی معدن و موارد مرتبط به آن به پایان رسید. کارگاه سه ساعت به طول انجامید و در آن معدن را از ابتدا و دهانه ی ورودی تا انتها و نحوه ی کار معدن چی بررسی کردیم و سپس ایده هفته تشریح شد و کارگاه، با پرسش و پاسخ داستانی به پایان رسید. سعی کردم توضیحات هم به صورت صوتی باشد و هم مکتوب (PDF راهنمای تصویری)، تا کارگاه جوی خسته کننده و دل آزار نداشته باشد.
عده دوستان قلیل بود اما ذوق و علاقه ی دوستان به یادگیری و فهم ایده و بحث، همه چیز را جبران می کرد. امیدوارم این شور و اشتیاق و پیگیری لحظه ای را همیشه داشته باشیم. در پایان، از پنج عزیزی که از ابتدا تا انتها با جدیت و علاقه حضور داشتند و گوش دادند و نوشتند، تشکر می کنم.
در پایان، می توانید نظراتتان را راجع به کارگاه و جوِ آن بیان کنید.
موفق و پیروز باشید.
در این جلسۀ صمیمی، قرار است یکی از داستان های جالب، مفهومی و خواننده پسند را بخوانیم و از جهات مختلف به نقد و تحلیل آن می پردازیم؛ قواعد و ظرایف داستانی به کار رفته در اثر را به زبان ساده توضیح می دهیم و نشانه هایی که در دنیای نویسندگی به کارتان می آید را بیان می کنیم. در این کارگاه، داستان و روابط خصوصی دو شخصیت اصلی را از نظر حقوقی و رواشناسی هم بررسی خواهیم کرد تا به طور کامل با داستان، فضا و شخصیت های آن ارتباط بگیرید.
سوم خرداد سال گذشته شرایطی فراهم آمد تا کانال ایده داستان، همان دفترچهای که تمامی نویسندگان خرد و کلان به آن نیاز دارند، به یاری خدا متولد شود و پا به دنیای پر فراز و نشیب ادبیات بگذارد.
در این یکسال فعالیت، سعی شد ایدهها و تمریناتی طراحی و ارسال شوند که اول، ذهن و قلم نویسنده را به چالش بکشد و دوم، پیشرفت و ارتقای شما عزیزان را تسریع کند.
تمرینات در چندین مرحله نو شدند و به شمار آنها افزوده شد و تا این لحظه، بالغ بر ۱۹۱ ایده و جرقه داستانی (ایده ها، یکویک و نخ داستانی) و ۷۸ تمرین متنوع، هدفمند و پیشبرنده ارسال شده است که هر کدام اهداف خاصی را دنبال می کردند؛ یکی به آنینویسی و ایجاز آن ارتباط داشت، دو ایده به بحث داستاننویسی حرفهای مرتبط بود، چند تمرین به داستان کم شمار و توصیف و درک هنری مرتبط بود و در تمامی آنها، دست و فکرِ نویسنده باز بود و یکی از همین ایدههای ارسالی، در دوره ششم جشنوارهنویسی نوشته شد و در بین ۶۰ داستان اول جایزه ادبی سیمین قرار گرفت.
درباره این سایت